به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پیام گلستان مدتی قبل پس از فروکش کردن خبر دستگیری های گسترده شهردار و دیگر متهمان تغییرکاربری های غیرقانونی احمدآباد مستوفی، یک خبر دیگر نیز فضای رسانه ای منطقه را درنوردید و آن هم بازداشت یکی از اعضای قدیمی شورای شهر احمدآباد مستوفی در شهرستان اسلامشهر بود.  بعد از این دستگیری […]

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پیام گلستان مدتی قبل پس از فروکش کردن خبر دستگیری های گسترده شهردار و دیگر متهمان تغییرکاربری های غیرقانونی احمدآباد مستوفی، یک خبر دیگر نیز فضای رسانه ای منطقه را درنوردید و آن هم بازداشت یکی از اعضای قدیمی شورای شهر احمدآباد مستوفی در شهرستان اسلامشهر بود. 

بعد از این دستگیری و برای آنکه هیچ فاصله ای در فضای کاری شورای شهر و مدیریت شهری ایجاد نشود،‌ بلافاصله با موافقت مسئولان منطقه و استان، مقدمات جابه جایی عضو دستگیر شده شورا و معرفی عضو علی البدل به پارلمان شهری فراهم شد.
حالا بعد از چندماه آن فرد که حالا دیگر «عضو سابق» شورای شهر است و بیش از دو ماه در بازداشت دستگاه های امنیتی بوده از طریق دیوان عدالت اداری وارد کار شده و با گرفتن رای توقف برای قرارهای احتمالی و تصمیم کنار گذاشته شدن از شورا، خواهان بازگشت به شورای شهر است!

و نه تنها برای بازگشت به شورا تلاش میکند بلکه شنیده شده که با توپ پر در حال برگشت است و انگار هنوز به شورا برنگشته آستین ها را برای کارهای بیشتری بالا زده است.

حالا برای ما شهروندان بیچاره که نه از آقازاده ها هستیم و نه از شوراهای پولدار و زمین دارهای رابطه دار هستیم،‌ سوالاتی پیش آمده که اگر کسی ناراحت نمی شود و احساس اغتشاشگر بودن به کسی دست نمی دهد بپرسیم.

اول اینکه اگر یک عضو شورای شهر تخلفی داشته یا متهم یک موضوع بوده، طبیعتا با در اختیار داشتن مدارک متقن و مستند و حکم قضایی بازداشت شده، حالا رای توقف گرفتن و برگشت به شورا بعد از همه ی اتفاقاتی که رخ داده دیگر چه معنایی دارد؟

دوم اینکه اگر در کشور عزیز ما یک نهادی به اسم دیوان عدالت اداری هست که می تواند روی همه پرونده های اجرایی دستگاه های دیگر یک اما و اگر بگذارد و همه چیز را خراب کند،‌اصلا دیگر چرا دستگاه های اطلاعاتی و نهادهای نظارتی داریم؟ چرا همه چیز را نمی دهند به قضات سن و سال دار و باتجربه همان دیوان بررسی کنند؟ اصلا چرا دادسراها،‌دادگستری ها، ادارات اطلاعات و سایر نهادهای نظارتی را تعطیل نمی کنیم؟ خب دیوان هست دیگر…

سوم اینکه وقتی یک پرونده علنی می شود و اقدامات بعدی صورت می گیرد،‌مستقیما آبروی آن فرد تحت الشعاع قرار می گیرد. عضو شورایی که متهم یک پرونده بوده آبرویش در معرض خطر است. اما مگر آن عضو علی البدل شورای شهر آبرو ندارد که بنده خدا را به سرعت معرفی کرده اند و حالا با دو خط حکم باید برود پی زندگی اش؟ کسی حواسش هست که این آدم چه آبرویی باید در یک شهر کوچک خرج کند تا نشان بدهد اصلا این وسط هیچ تقصیری نداشته؟

چهارم اینکه کاش دستگاه قضایی شهرستان اسلامشهر به ویژه آقای دادستان در این زمینه روشنگری بفرمایند تا اگر لازم است و احساس محرمیتی بین مسئولان و ملت می شود، مردم هم بفهمند قضیه از چه قرار است. دستگاه قضایی یک توضیح درباره بازداشت های مفصل احمدآباد مستوفی به افکار عمومی بدهکار است و این را هم روی آن می گذاریم تا اگر صلاح دانستند توضیح بدهند و ما هم منعکس کنیم.

ما که نه مرد قدرتیم و نه قانونگذار و مجری قانون اما به عنوان یک شهروند ساده که یک گوشه نشسته ایم و نان و ماست خودمان را می خوریم اینطور به عقلمان می رسد که با اینهم موازی کاری بین دستگاه ها و خنثی کردن عمل همدیگر احتمالا کار مملکت داری خیلی هم با سرعت پیش نخواهد رفت. این نظر ما بود حالا شما هرطور صلاح می دانید…