جسد غرق خون دختربچه در یک گودال او به حیاط رفته بود که برای ناهار دست‌هایش را بشوید! به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پیام گلستان ، ۲۴ ساعت پس از گم‌ شدن یک دختربچه ۶/۵ ساله به نام نادیا در شهرک قلعه میر گلستان، جسد غرق خون او در گودالی در نزدیکی خانه‌شان پیدا شد. […]

جسد غرق خون دختربچه در یک گودال

او به حیاط رفته بود که برای ناهار دست‌هایش را بشوید!

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پیام گلستان ، ۲۴ ساعت پس از گم‌ شدن یک دختربچه ۶/۵ ساله به نام نادیا در شهرک قلعه میر گلستان، جسد غرق خون او در گودالی در نزدیکی خانه‌شان پیدا شد.

بعدازظهر دوشنبه گذشته مرد میانسالی با پلیس شهرستان بهارستان تماس گرفت و از گم شدن دختربچه ۶.۵ساله‌اش به نام نادیا خبر داد. به‌ گفته این مرد، نادیا حوالی ساعت ۱۳ و پیش از پهن شدن سفره ناهار، برای شستن دست‌هایش به حیاط خانه رفت که دیگر برنگشت و آنها هرچه گشتند ردی از وی پیدا نکردند.

با اظهارات این مرد، تصویری از نادیا کوچولو در اختیار پلیس قرار گرفت و تحقیقات برای یافتن ردی از وی آغاز شد اما هیچ‌کس خبری از او نداشت. یک روز از این ماجرا گذشته بود و درحالی‌که هنوز سرنخی از دختربچه گم‌شده به‌دست نیامده بود، اتفاق دردناکی رخ داد.

جسد بی‌جان و غرق خون دختربچه در گودالی در زمین‌های خالی حوالی خانه‌شان پیدا شد و با حضور تیم‌های پلیس و پزشکی قانونی برای بررسی علت فوت به پزشکی قانونی منتقل شد.

پدر نادیا که در شوک این حادثه هولناک است، می‌گوید: من ۱۱ بچه‌ داشتم که حالا شده‌اند ۱۰تا. نادیا بچه هشتمم بود. من و خانواده حدود ۴ماه پیش برای به‌دست آوردن یک لقمه نان افغانستان را ترک و به ایران مهاجرت کردیم. من کارگرم و هر روز صبح به میدان شهر می‌روم تا اگر کسی کارگر خواست، مرا برای کار ببرد و حالا از دست دادن دخترم داغ بزرگی بر دلم گذاشته است.

وی ادامه می‌دهد: بعدازظهر دوشنبه بود که نادیا گم شد. ما از وقتی به ایران آمدیم، خانه‌ای در میمنت‌آباد اجاره کرده و آنجا زندگی می‌کردیم. ظهر که شد، نادیا به حیاط خانه رفت که دستش را بشوید و سر سفره ناهار حاضر شود اما رفت و دیگر برنگشت.

اولش فکر کردیم شاید به دوشنبه‌بازار رفته باشد چون خواهرش آنجا بود. اما خواهرش که آمد، فهمیدم آنجا نبوده است. همه جا را به‌دنبالش گشتیم و پلیس را خبر کردیم تا اینکه عصر روز بعد جسد دخترم پیدا شد. حالا هم مأموران دارند روی پرونده کار می‌کنند و امیدوارم هرچه زودتر معلوم شود که چه بلایی سر دخترم آمده است.