با وجود تمام هشدارها و مخالفت‌های صریح مردم و مسئولان نسیم‌شهر، حالا به نظر می‌رسد زخم کهنه‌ی طرح انتقال آرامستان تهران به این شهر در حال باز شدن است؛ زخم عمیقی که اگر دیر بجنبیم، به بحرانی تمام‌عیار بدل خواهد شد. امروز رئیس کمیسیون سلامت و محیط زیست شورای شهر تهران اعلام کرد که محل […]

با وجود تمام هشدارها و مخالفت‌های صریح مردم و مسئولان نسیم‌شهر، حالا به نظر می‌رسد زخم کهنه‌ی طرح انتقال آرامستان تهران به این شهر در حال باز شدن است؛ زخم عمیقی که اگر دیر بجنبیم، به بحرانی تمام‌عیار بدل خواهد شد.

امروز رئیس کمیسیون سلامت و محیط زیست شورای شهر تهران اعلام کرد که محل احداث آرامستان‌های جدید تهران، حوالی سه‌راه سیمان و اوایل جاده ساوه، یعنی در نزدیکی نسیم‌شهر، به تصویب رسیده است؛ آن هم با این ادعا که ملاحظات زیست‌محیطی، ترافیکی و شهرسازی در این انتخاب لحاظ شده‌اند!

ادعایی که با وضعیت موجود و شرایط اقلیمی و زیست‌محیطی جنوب‌غرب تهران، بیشتر به یک شوخی تلخ شبیه است تا تصمیمی کارشناسی.

این تصمیم یعنی همه‌ی آن اعتراضات مردمی، گزارش‌های رسانه‌ای، پیگیری‌های دلسوزان محیط زیست و حتی نامه‌نگاری‌های مسئولان محلی، پشت درهای بسته شهرداری تهران باقی ماند و قربانی مصلحت‌سنجی‌های پشت‌پرده شد.

اما این تنها یک تصمیم نیست؛ این یک میراث تلخ و ماندگار است، به‌جا مانده از دوران مدیریت آقای نوحی؛ فرماندار سابق بهارستان که با وعده‌های پرطمطراق، اما تیمی ناتوان و منفعل، فقط به گفت‌وگوهای بی‌حاصل و عکس‌های تبلیغاتی اکتفا کرد.

جالب‌تر اینکه تا زمانی که رسانه‌ها سراغ این موضوع نرفتند، صدایی از آقای نوحی شنیده نشد! و بعد از رسانه‌ای شدن ماجرا، آنچه از او دیدیم چند مکاتبه و یکی دو مصاحبه تلویزیونی بود؛ بدون هیچ نتیجه‌ای.

مردم به‌خاطر دارند که ایشان در آغاز کار گفته بود برای گرفتن حق مردم، اگر لازم باشد لحاف و تشک می‌برد و جلوی استانداری می‌خوابد! اما در عمل نه‌تنها نخوابید، بلکه حتی یک قدم مؤثر هم برنداشت.

امروز نتیجه‌ی همان بی‌عملی را با بحران‌هایی چون انتقال آرامستان، مدیریت جنجالی برخی مدیران شهری مثل باباحسینی و آینده‌ای مبهم برای نسیم‌شهر می‌بینیم. آن هم از سوی کسی که خودش ساکن همین شهر است!

مردم حالا فقط یک سوال دارند: آیا قرار است تاوان همه ناکارآمدی‌ها را مردم نسیم‌شهر بدهند؟ و مدیران بومی مثل نوحی که مدعی دلسوزی برای شهر بودند، هیچ‌گاه پاسخ‌گوی عملکردشان نباشند؟

با این حال، امیدها همچنان به آقای قشقاوی، نماینده مردم دوخته شده؛ شاید او بتواند با پیگیری جدی و استفاده از ظرفیت‌های ملی، جلوی این پروژه پرهزینه، پرخطر و بی‌منطق را بگیرد؛ پیش از آنکه خیلی دیر شود…